سلام ^^به طور عجیبی اینجا یعنی محل زندگی من طوفان شده و رعد و برق هایی میزنه که صداش باعث شاشیدن میشه :|منم چون یهویی حس نوشتنم گرفت تو این طوفان،میخوام براتون بنویسم ^^دوتا نکته قبل از شروع بگم:اولا یه کاراکتر جدید معرفی میکنماسمش 39 هست :39 یه خرگوشه شبیه بانی،اما فیروزه ای رنگه و عینک میزنه :|به شدت روبات بی ادب،بیشور،منحرف،احمق،مریض و مغروریهکافیه رو دماغش بزنی تا صداش در بیاد که دهنشو ببنده :)این کاراکتر دشمن موذی و فعلی روباتای ماست ^^و بعد
نگارش دهم درس پنجم نوشته ذهنی جانشین سازی
موضوع: تلفن همراه
سلام من یک تلفن همراه هستم، از دست این صاحبم خیلی خسته شدم، دائم از من کار میکشد و میرود در تلگرام و با دوستانش چت میکند. و وقتی نگاهش ب مقدار شارژ بالای صفحه می افتد خیلی راحت من را به شارژ میزند و به کارش ادامه میدهد بدون اینکه بگذارد چند ساعت استراحت کنم، پس از گذشت [enshay.blog.ir]چند لحظه دوباره مقدار شارژ را نگاه میکند و عصبی میشود و میگوید: ای بابا چرا این گوشی شارژ نمیش
فروش تلفنی به این دلیل که مخاطب رو نمیتونیم از نزدیک ببینیم ، کمی سختتر از فروش حضوری هست.
اما با رعایت چند نکته می تونید تجربه ای متفاوت و موفق از فروش تلفنی داشته باشید.
قبل از هر چیزی باید یادمون باشه که هر مکالمه تلفنی که در رابطه با کسب و کار شما سپریدن میشه ، یه جور فروش تلفنی هست.
من برای اینکه بتونم سرمایه گذاران رو راضی کنم الی روی پروژه های استارتاپی سرمایه گذاری کنند ، باید بتونم از راه تماس تلفنی با اونها وقت مل
دخترکی با چشمان سخنگو
بنام بهاره . انتهای کوچه ی بن بست یاس و زنبق ، سنبله ، پشت قاب پنجره ی چوبی ، غمزده و اندوهگین با چشماش به نقطه ی نامعلومی در روبرو خیره مونده و به افکاری ژرف شیرجه زده ، تا یک به یک خاطراتش رو مرور کنه .
رشت_شهری شاد، ولی ابری ، با آسمانی خیس و زمینی بارانی !.
__ساعــت گردِ بزرگ شهر، و عــَقربههای خـَستگی نــاپذیرش بــیوقفــه در چرخشی پـُرتکرار و بــینَوَسـان، روزها را یکــبهیک از تقوی
درباره این سایت